عنوان وب‌سایت من

چند کلمه در شرح محتوای وب‌سایت...

نویسه جدید وبلاگ

تصمیم دارم ازین پس هر هفته به شرح ابیاتی از کتاب معروف شاطبیه که در باب قرائات است بپردازم. مسلماْ دیدگاههای مخاطبان عزیز برای بنده و غنای بیشتر بحث مفید و ارزنده خواهد بود. در اولین برنامه به شرح ابیات باب استعاذه پرداخته ام. 

شرح شاطبیه

 باب الاستعاذه

95- اذا ما اَردتَ الدهرَ تقرءُ فاستعذ   جِهارا من الشیطان بالله مُسجَلا

مفردات : استعاذه در لغت، به معنی پناه خواستن یا پناه بردن است ودر اصطلاح عبارت است از گفتن عبارت" اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" پیش از آغاز تلاوت قرآن کریم. 

واژۀ "جهاراً" مصدر جاهِر به معنی اعلان یا خواندن با صدای بلند است.

این کلمه از لحاظ ترکیبی می تواند صفت برای مصدری محذوف (تعوذاً) باشد، ومی تواند حال برای ضمیر "فاستعذ" باشد که در صورت دوم  به معنی "مجاهراً" خواهد بود.

کلمۀ مسجلاً به معنی مطلقاً است و در این جا صفت برای مصدری محذوف یعنی کلمۀ "تعوذاً" می باشد.

منظور از اطلاق، این است که لزوم بلند گفتن استعاذه، اختصاص به قارئ  وسورۀ خاصی ندارد؛ بلکه برای تمامی قراء و در تمامی سور قرآن، باید این دستور، رعایت گردد.

معنی: هرزمان که ارادۀ قرائت قرآن(از هرسوره ای وطبق هر قرائت وروایتی ) کردی،  با صدای آشکار، از(شروسوسۀ) شیطان به خدا پناه ببر.

 

96- علی ما اَتی فی النّحلِ یُسراً واِن تَزِد   لِرَبک تنزیهاً فَلَستَ مُجَهّلا

مفردات:

منظور از "علی مااتی فی النحل" آیۀ 98 این سوره مبارکه است که می فرماید: فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم.

واژۀ"یسراً" به معنی سهلاً و از لحاظ ترکیبی حال برای "مااتی فی النحل" است یعنی در حالیکه آنچه که در سورۀ نحل آمده است (به دلیل کمی حروف وکلمات) آسان است.

"تنزیه" پروردگار، عبارت است از منزه دانستن ذات مقدس او از هر عیب و نقصی؛ ومنظور از زیاد کردن تنزیه آنست که در استعاذه، لفظ"السمیع العلیم" یا "العظیم"  را بر آنچه که در سورۀ نحل آمده است بیفراییم و مثلا بگوییم: اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم . 

"مجهّل" اسم مفعول ازباب تفعیل به معنی منسوب به جهل یا کسی است که نادان شمرده شود.

معنی: (هنگام تلاوت قرآن استعاذه کن) بر اساس عبارتی که به صورت آسان در سورۀ نحل ذکر شده است (وچیزی برآن اضافه نکن). واگر تنزیه پروردگارت را (برآن) بیفزایی، کار جاهلانه ای نکرده ای (وبراساس روایت عمل کرده ای).

97- وقد ذکروا لفظَ الرّسول فلم یَزِد   ولو صحّ هذا النقلُ لم یُبقِ مُجمَلاً

مفردات :

"لفظ الرسول" به معنی نحوۀ استعاذۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است.

"مجملاً" اسم مفعول و در این جا به معنی مصدری (اجمالاً) است.

منظور از عبارت" لم یُبقِ مجملا" این است که آنچه از آیه، استفاده می شود، طلب تعوذ است؛ اما باکدام عبارت ؟ آیه اجمال دارد. مصنف می گوید: اگر چنانچه این نقل درست باشد که پیامبر در استعاذه بر اساس سورۀ نحل عمل می کرد و "اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" می گفت ، اجمال آیه نیز، بر طرف می گردد.

معنی: (برخی از ) قراء لفظ (استعاذۀ) پیامبرصلی الله علیه وآله را ذکر کرده اند که آن حضرت (بر سورۀ نحل چیزی) نیفزود. و اگر این نقل صحیح  باشد، اجمالی(در آیه) باقی نمی گذارد.   

 

98- وفیه مَقالٌ فی الاُصول فروعُهُ   فلا تَعدُ منها باسقاً و مُظَلّلا

مفردات:

مقالٌ به معنی بحث و گفتگوی طولانی است. منظور از اصور، اصول فقه ، حدیث و قرائات است؛ زیرا در اصول فقه بحث می شود که آیا امر در آیه و روایات دال بر وجوب است یا ندب ؟ و در حدیث سخن از این است که آیا روایاتی که حاکی از نحوۀ استعاذه پیامبر صلی الله علیه وآله است، سند صحیح دارد یا خیر؟ ودر اصول قرائات مانند کتاب الایضاح اهوازی وجامع البیان دانی، بحث می شود که آیا باید در اخر استعاذه وقف کرد یا می توان آنرا به بسمله یا آیۀ بعد وصل کرد؟

باسق به، در خت بلند ومرتفع ومظلّل، در ختی است که به دلیل شاخ و برگ های زیاد دارای سایه تیره باشد ودر این جا منظور، سخنی است که دلائل وشواهد آنرا تأیید کند.

معنی: ودر تعوذ، بحث (هایی) است که فروع آن در کتب اصول بیان شده است؛ پس از (میان این) فروع از قول راجح (ومؤید به شواهد) تجاوز نکن.

99- واِخفاءُهُ فصلٌ اَباه وُعاتُنا   وکم مِن فتیً کالمهدوی فیه اَعمَلا

رمز:

قوله "فصل اباه "برخی گفته اند حرف فاء در" فصل"، رمزحمزه وهمزه در" اباه" رمز نافع است، که بنابر این، دو مورد فوق، اولین رموزی است  که در این قصیده بکار رفته است.

مقصود این است  که حمزه و نافع، استعاذه را اخفا می کردند.

مفردات :

فصلٌ، به معنی فرق است؛ ودر این جا منظور تفاوت بین قرآن و غیر قران است  به این معنی که در قرآن،چنانچه ذکر شد، جهر به استعاذه مستحب است اما در غیر قرآن و نماز اخفاء تعوذ، مستحب شمرده شده است. دلیل این تفاوت، آنست که در نماز ، سامع بعد از تکبیره الاحرام ساکت و آماده شنیدن آیات است ونیازی به جهر استعاذه نیست؛ اما در قرائت قرآن اگر قاری استعاذه را آهسته بگوید مستمعین که هنوز آمادگی لازم جهت استماع آیات را پیدا نکرده اند، ممکن است از درک ثواب استماع ابتدای قرائت محروم بمانند؛ اما جهر به استعاذه، این آمادگی را ایجاد می کند.

"إباء" به معنی خودداری از انجام کاری است. "وعات" جمع واعی به معنی حافظ است. امتناع حفاظ از اخفای تعوذ به این دلیل است که جهرتعوذ، شعار قرائت است.

قوله: "وکم من فتی کالمهدوی"  منظور از این فراز آنست که اخفای استعاذه نیز طرفدارانی دارد که از آن جمله، مقرئ، مفسر ومؤلف مشهور ابوالعباس احمد بن عمار معروف به مهدوی(متوفی 430ه،ق) است .

قوله "فیه اعملا" ضمیر در "فیه" به اخفاء بر می گردد واعمال در کلمۀ "اعملا"  به معنی اعمال نظر در مورد چیزی وصحیح شمردن آن است .

معنی: واخفاء تعوذ، فرق (بین قرآن وغیر قرآن) است که حفاظ ما ازآن (درقرآن)خودداری کرده اند. وچه بسیار جوانمردانی (دانشمندان زبردست) مانند مهدوی، آنرا صحیح شمرده اند. 

 

 


موضوعات مرتبط: قرآن کریم
برچسب‌ها:
شرح شاطبیه, باب الاستعاذه, قرائات
[ پنجشنبه هشتم تیر 1391 ] [ 18:42 ] [ محمد امیر توحیدی ] [ ]





گزارش تخلف
بعدی